بسیار دیده‌ اید یا شنیده‌اید که زمانی که در مورد امامت حضرت امیر علیه و اله السلام صحبت می کنید ، می گویند چرا امامت ایشان در قرآن صریحا نیامده؟ 


جواب این سؤال را موسسه ی دائمی بحوث علمی و افتاء عربستان سعودی داده است : 


...... به اجماع اهل تسنن اگر خبری ( آحاد ) از رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم ، ثابت شود حجت است چه در مسائل اعتقادی باشد یا عملی و اگر کسی احتجاج و استناد به اخبار ( آحاد)  را بعد از تبیین ادله ی آن ، منکر شود ، کافر است.....



اگر به جواب دقت کنید ، جواب این سؤال که چرا خدای سبحان صریحا نام حضرت امیر را با لفظ امام و خلیفه در قرآن ذکر نکرده است( با این که این مسأله از مسائل بسیار مهم عقیدتی است ) را خواهید یافت ، چرا که طبق این پاسخ هیچ فرقی بین قرآن و سنت نبوی در قابلیت استدلال و حجیت ، وجود ندارد و آنچه در سنت تبیین شده کأنه در قرآن تبیین شده و از لحاظ ارزشی همان ارزش آیات قرآن را دارد. 


لذا برادران وهابی باید حواسشان جمع باشد که موقعی که به حدیثی در باب امامت استدلال می‌شود ، نمی توانند بگویند که ما قبول نداریم و فقط آیات قران را می پذیریم ، چرا که طبق مذهبشان منتهی به کفرشان می شود !!!


نکته : 

البته باید عرض کنم که اخبار آحاد ( غیر متواتر) در مکتب اهل بیت علیهم السلام طبق نظر مشهور در مباحث فقهی حجت است اما در مباحث کلامی عقیدتی ، حجت نیست بله اخبار مستفیض آحاد در فروعات مسائل کلامی قابل استنادند اما در اصول مباحث کلامی چنین نیست


منبع : فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الإفتاء ، جلد ٥ ، قسمت الفقه و الطهارة ، صفحه ی ١٣