با سلام 

گاهی اوقات انسان یک دوستی پیدا می کنه که یک عمر باهاش بوده ولی بعد از مدتی راه این دو از هم جدا می شه . اون شخص ، خانواده اش فقیر بودن و حتی سر غذا خوردن بعضا باهم مشکل پیدا می کردن و گاهی کار به دعوا می کشید و معمولا سیر غذا نمی خورد و شخصی بود که دین و مذهب براش مهم بوده و البته شخصی متکبر و خود برتر بین هم بود ..... ولی آن دوستی صمیمی بعدها با مدرک دانشگاهی فوق دیپلم که به زور توانست اونو بگیره و تمومش کنه ، استخدام بانک شد و وضع مالیش خوب شد و تمام کمبودها و عقده های روحی ای که نسبت به مادیات در زندگی اش داشت را برطرف کرد و تقریبا یک شخص مادی گرا می شه و وقتی بهش نگاه می کنم چیژی جز دنیا و پول و مال توی ذهنم تداعی نمی شه و همیشه انتظار داشت که من به اون سلام کنم و.... لذا سریعا رابطه ی خودم را باهاش قطع کردم و بیش ترین رابطه ی ما در حد یک سلام و آن هم در خیابان است اگر همدیگر را ببینیم ولی این شخص این قدر در مادیات غوطه ور است که زمانی که به او فقط سلام می کنم یاد تمام مادیات و بیچارگی های دنیوی می افتم . و این شخص من رو یاد حدیثی انداخت و مبنای قطع ارتباط با او شد( و دوستی بهتر از او انتخاب کردم بلکه اصلا قیاس دوست جدید من با او صحیح نیست )که از حضرت مسیح علیه السلام پرسیدند که بهترین دوست کیست ؟ فرمودند : کسی که دیدنش شما را یاد خدا بیاندازد و کلامش به علم شما بیفزاید و....


ممنون.....