انسان بدون نگاه کارشناسانه، باید به کسانی مراجعه نماید که نگاهی کارشناسانه و متخصصانه دارند؛ و البته این مسئله نه که سخنی نظری و غیرآشکار برای همگان باشد ولی گاه این مسئله را انسان به جهت پاره ای از غرض های نفسانی کنار می گذارد؛ چه که اگر به سخن کارشناس اعتماد نماید باید انگاره ها و رفتارهایی را بپذیرد که به مزاجش خوش نمی آید.

این مسئله در گزاره های دینی جلوه می نماید؛ آنجا که سخن از دین به میان می آید، شخص نادان و البته غیرکارشناس می خواهد با نادانی خود دانا گونه و با ناکارشناسی خود، کارشناسانه دین و گزاره های آن را بررسی و پاسخ دهد و انکار دین را برای خود و دیگران به ارمغان بیاورد تا آزادانه به اشباع غریزه های حیوانی خود از راه نادرست بپردازد.

قرآن کریم:

أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ؛ بَلَىٰ قَادِرِینَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ؛ بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ؛ یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ: آیا انسان گمان می کند که ما استخوان های او را جمع آوری نخواهیم کرد! خیر ما حتی بر بازگردانی اثر سر انگشتان او هم توانائیم؛ بلکه[هدفی جز آزادی به] غرض گناه کردن در عمر خود را دارد.

پی نوشت:
1) سوره قیامت، آیات 3 تا 5