انسان چون موجودی است دارای اختیار و توانایی گزینش یکی از دو راه را در مسیر زندگی خود را دارد، این یعنی امکان دارد که گزینش و اختیار او نادرست باشد و این به معنای امکان لغزش است.
انسان چون موجودی است دارای اختیار و توانایی گزینش یکی از دو راه را در مسیر زندگی خود را دارد، این یعنی امکان دارد که گزینش و اختیار او نادرست باشد و این به معنای امکان لغزش است.
زمانی که انسان معبودی با چنان شایستگی ها و توانایی هایی را می بیند که تمام هر آن چه هست، مخلوق اوست و هیچ اراده ای در برابر اراده ی او ندارند، او را شایسته پرستش میابد و زمانی که او را پرستش کرد در آن صورت است که یاری را تنها از او خواهد خواست. 《 و ایاک نستعین》
وقتی که انسان با چنین خدایی آشنا می شود که همه جهان در قبضه ی قدرت اوست و چنین در راستای هدایت انسان، پیامبران رد گسیل داشته است، همو را انسان باید شایسته پرستش بداند و نه غیر او و در نماز خود متوکه او می شود و میگوید《ایاک نعبد》فقط تو را می پرستم.
خداوند خود را مالک روز جزا معرفی می نماید 《مالک یوم الدین》 و از جهتی خود را رحمان و رحیم و از جانبی دیگر خود او پروردگار جهانیان است، و چنین خدایی که چنین احاطه ای به همه جهان دارد همو شایسته ی ستایش و پرستش است.