یکی از مواردی که اخیرا در فضای مجازی در مورد آن سخن می رود، روزه و روزه داری است؛ پاره ای روایتی را می بینند که در مورد روزه سخن می گوید که روزه برای این است که گرسنگی و سختی های بینوایان را درک کنیم و لذا در مقام اشکال می گویند: شخصی که روزه می گیرد با شخصی که فقیر است و ندار بسیار متفاوت است؛ چرا که روزه دار می داند که در هنگام افطار غذایی منتظر اوست ولی فقیر چنین نیست؛ پس روزه دار هیچ گاه نمی تواند فقیر را درک کند و همچنین با روزه نگرفتن هم چنین احساسی به انسان دست می دهد و نیازی به روزه نیست.


در پاسخ باید گفت: که چنین نیست که این شبهه مطرح کرده است؛ چرا که فلسفه ی روزه درک اندکی از گرسنگی بینوایان است که آنان با روزه مقداری از آن را ادراک می کنند؛ به دیگر معنا با روزه گرفتن شخص، اصل گرسنگی را درک می کند و با جان خود آن را لمس می کند.


و این گرسنگی و احساس گرسنگی به عنوان یک فلسفه برای روزه ذکر شده است؛ نه به عنوان یک علت؛ به عبارتی روزه گرفتن چنین نتایجی هم دارد ولی بدین معنا نیست که اصل روزه برای چنین چیزی تشریع شده است.