با عرض سلام و تبریک عید سعید مبعث
امروز قصد دارم به مناسبت این مبعث نبوی کمی در مورد حضرت ختمی مرتب صحبت کنیم.
+++ مظلومیت در عین عظمت
همانطور که اطلاع دارید شخصیت نبی خاتم صلی الله علیه و آله در شریعت اسلامی جایگاه بس عظمی دارند تا جایی که کسی را توان فهم عظمت وجودی ایشان نیست. عظمت نبی خاتم در میان مسلمین امری است بدیهی و روشن لکن در عین حال در مکتب اهل البیت علیهم السلام یعنی تشیع تا حدودی به برکت آل البیت علیهم این عظمت تبیین شده لکن در سایر مذاهب اسلامی مقام ایشان بعضا به درستی تبیین نشده و نمونه ی آن قصه ی ساختگی غرانیق و یا قصه ی (انتم اعلم بدنیاکم منی)؛ شما در امور دنیوی از من نبی خاتم عالم تر هستید. دوستان برای اطلاع از این قضایا می توانند در مورد آنها تحقیقی انجام دهند تا قضایا برایشان روشن شود. در هر حال بحث در مورد عظمت نبی خاتم است که ایشان در منظر همه ی علمای اسلام با تمام اختلافاتی که دارند متفق القول هستند که خاتم الانبیاء بر همه ی انبیا برتری دارد چه برسد به سایر مردم لکن در عین حال در بین مذهب تشیع متأسفانه کمی به ایشان، این نور الهی ظلم شده و آن این است که در مورد اهل البیت و عظمت آنها بسیار داد سخن از جانب علمای تشیع داده شده و البته باید هم باشد و حق هم همین است و روز به روز هم باید بیشتر شود لکن در مورد نبی خاتم این نور عظیم الهی که رحمة للعالمین است و همه ی اهل بیت با تمام عظمت وجلالی که دارند، وام دار رسول محمدی صلی الله علیه و آله هستند لذا حضرت امیر سلام الله علیه با تمام شرفت و جلالتی که دارد و قرآن ایشان را نفس خاتم المرسلین می نامد زمانی که وجود نورانی خود را با نور نبوی محمدی مقایسه می کنند می فرمایند؛ (انا عبد من عبید محمد)؛ من خدمتگزاری از خدمتگزاران رسول خاتم هستم. این یعنی نور خاتم المرسلین با نور آل البیت قابل قیاس نیست بلکه او افضل از همگان حتی اهل البیت علیهم السلام می باشند. البته این به معنای توهین به حضرات اهل البیت علیهم السلام نیست بلکه این بیان حقیقتی که خود ایشان بر آن صحه گذاشته اند که نمونه ای از آن تقدیم شما گردید (انا عبد من.....) و البته باید گفت که زمانی که اهل البیت علیهم السلام با سایر افراد مقایسه شود، بلاشک این انوار طاهر از همگان بالاتر اند و به تعبیر حضرت امیر در نهج البلاغه (لایقاس بنا من هذة الامة احد)؛ هیچ کس از این امت یعنی امت رسول الله که برترین امتها هستند با ما قابل مقایسه نیستند لکن همین انوار مقدس اهل البیت زمانی که با خاتم المرسلین مقایسه شوند همین حالت و همین معنا در مورد ایشان و نبی خاتم صادق است.
در هر حال جایگاه اهل البیت نسبت به سایرین عظمتی دارد که حضرت امام رضا علیه السلام در مورد آن می فرماید ( و هو بحیث النجم فی ایدی المتناولین فأین العقول من هذا.....)یعنی امام مانند ستاره ای است که افراد از دور او را می بینند، عقلها توان درک امام را ندارند....). اما همین اهل البیت علیهم السلام در مقابل ختم المرسلین ندای (انا عبد من عبید محمد) سر می دهند و چطور این را نفرمایند در حالی که حضرت امیر که برترین امامان هستند چنین ندایی سر داده اند و علاوه بر این اقتضای مبانی کلامی هم همین است که متبوع از تابع افضل است...
نبی خاتم مظلوم هستند از این جهت که کمتر اتفاق افتاده که از ایشان، فضایلشان، عظمتشان سخنی به میان آورده شود و بیشتر به آل الله علیهم السلام پرداخته شده است. البته باز تکرار می کنم که هر چه در مورد آل الله بگوییم کم گفته ایم اما این نباید سبب شود که شخصیت نبی خاتم تحت الشعاع قرار بگیرد و عظمت ایشان به درستی تبیین نشود بلکه همانطور که برای آل الله جلساتی تشکل و بیان معارف و فضایلشان می شود باید جلساتی در مورد بزرگترین موجود کائنات هم گرفته شود ولی در محیطهای شیعی معمولا این تهاون و سستی و کم لطفی و کم کاری متأسفانه نسبت به خاتم المرسلین شده است که امیدوارم بیشتر از پیش شخصیت ایشان را مورد بررسی قرار داد و حقایق و اخلاق محمدی برای مردم بیشتر از پیش روشن شود.
### نبی خاتم در آینه ی قرآن
قرآن کریم کتابی است که در آن مبالغه وجود ندارد و حقایق را همانطور که هست بدون کم و کاستی بیان می کند. همین کتاب الهی زمانی که می خواهد خاتم المرسلین را به بشریت معرفی کند تعبیری رسا در عین اختصار دارد، می فرماید ( و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین)؛ و ما تو را نفرستادیم مگر این که رحمتی برای عالمین باشی (انبیاء، 107).
قرآن کریم ایشان را رحمت برای عالمین معرفی می کند. (رحمة للعالمین) دو کلمه بیش نیستند لکن معانیی والا و فراوانی در خود نهان کرده است که مبین اوج عظمت خاتم المرسلین است. اولین کلمه (رحمت) است لکن از توضیح این کلمه به دلیل تفصیل آن خوداری می کنم و کلمه ی دوم را توضیح می دهم. (عالمین) جمع عالم است اینکه آیا غیر از این دنیا عوالم دیگری موجود است یا خیر؟ ظاهر آیه می رساند که عوالم مختلفی موجود است و در همین عالم دنیا انواع موجودات وجود دارد، اعم از زنده و غیر زنده و قرآن کریم وجود خاتم را مایه ی رحمت همه ی آن ها می داند حتی مایه ی رحمت برای حیوانات و جمادات و البته به طور روشن برای انس و جن.
****رحمت للعالمین، چرا؟
حال باید بررسی کرد که رحمت للعالمین بودن رسول الله برای انس و جن از چه جهت است؟ برای جواب به این سؤال یک آیه قرآن را مطرح کرده و کمی توضیح داده و تأمل در آن را به شما عزیزان موکول می کنم. قرآن می فرماید؛ ( یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم)؛ ای مومنان زمانی که خدا و رسول از شما چیزی بخواهند که مایه ی حیات شماست، دعوت آنها را اجابت کنید. (انفال، 24)
ظاهرا یکی از موارد رحمت للعالمین بودن نبی خاتم در همین آیه نهفته است، آنجا که می فرماید(.... لما یحییکم) ، یعنی نبی خاتم آمده اند اند که به بشریت حیات دهد و آنها را زنده کند، بشریت قبل از بعثت نبی خاتم مرده بود و ایشان آمده اند که حیات دنیوی و اخروی را به بشر هدیه دهند لذا نبی مکرم اسلام مایه رحمت است برای عالمین و خصوصا جن و انس، چون آمده اند آنها را زندگی بخشند و حیات دهند و پر واضح است که زنده کردن مرده، رحمت و نعمتی است بزرگ و هر کسی را توان انجام آن نیست لکن خدای سبحان برای جن و انس موجودی را ارسال کرده که راه حیاتشان را به آنها نشان می دهند و معلوم است که نبی خاتم دستورات الهی فراوانی در زمینه ی عقیده و عمل به بشر عرضه کردند که با عمل به آن زنده خواهند شد و کسی که عامل به آن نشود به مثال مرده ای است که راه می رود و......
امیدوارم قدر این رحمت الهی را را دانست و دستورات او را سرلوحه ی زندگی خود قرار داده تا حیات حقیقی را به دست آوریم....
موفق و مؤید باشید........