باعرض سلام خدمت همه محبان امام موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام 

امروز سالروز شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام بود و مناسب می دانم در مورد این امامی که مظلوم می باشند و ظاهرا تا ظهور فرزندشان حضرت امام عصر عجل الله فرجه مظلوم خواهند ماند مطالبی را تقدیم شما بزرگواران کنم. 


****مظلومیت امام کاظم علیه السلام این نور الهی.... 


##اینکه ایشان مظلومند حتی بین مدعیان حب ایشان،  امری است بسیار روشن  به روشنائی روز لکن سعی می کنم که ذره ای از مظلومیت ایشان را در همین نوشته ها خدمت شما تبیین کنیم.  

مظلومیت هر شخص در دو زمینه مطرح می شود :

1)در زمینه ی فکر و عقیده 

2)در زمینه عمل 


++توضیح؛ 


1)گاهی اوقات افرادی هستند که حامل فکری بزرگ برای بشریت می باشند و می توانند با فکرشان مشکلی از مشکلات جامعه و انسانیت را حل نمایند،  چه در عرصه ی فکری و چه در عرصه ی عملی لکن این افراد را کسی نمی شناسد و یا اگر بشناسند از او هیچ بهره ای نمی برند بلکه فقط به عنوان امور تبلیغی گاهی از او به بزرگی و مجد یاد می کنند و از  نام او سوء استفاده می شود اما دریغ از اینکه به او اجازه ی بیان افکار مشکل گشای او را بدهند،  چنین فردی مظلوم است، به او ظلم شده اما نه از نوع ظلم های مادی که کسی از دیگری مالی به جور گرفته یا حق مالی او را ضایع کرده اند بلکه به او ظلم شده و ظلمی بزرگتر از ظلم های مادی و آن ظلم به فکر مشکل گشای اوست که اجازه ی بیان و توضیح آن را به او نمی دهند و ظلم کردن به فکر انسانی بزرگترین ظلمی است که به انسانی تحمیل می شود.  ظلم به فکر او،  ظلم به تمام کیان اوست،  ظلم به تمام وجود اوست بلکه ظلم به انسانیت اوست چون انسانی به فکر و اندیشه ی خود است و بدون آن انسان که نه بلکه موجودی به مثال سایرموجوداتی که می خورند و می خوابند و......  این چنین اشخاصی انسانیت خود را فراموش کرده اند و به حیوانیت خود پرداخته اند ( ذرهم یأکلوا و یتمتعوا و یلههم الأمل فسوف یعلمون):بگذار بخورند و لذت ببرند و آرزوها و آمال دنیوی آنها را مشغول کند، (و یأکلون کما تأکل الانعام) ‌؛ و  همانند چهار پایان می خورند..  اینان انسان نیستند حقیقتا هر چند به صورت انسانند چرا که انسانیت خود را فراموش کرده اند و قرآن کریم در مورد انسانهایی که تعقل نمی کنند می فرماید که اینها بدترین جنبندگان، نه روی زمین بلکه در کل کائنات هستند (إن شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لایعقلون)  لذا خدای سبحان هدف از نزول قرآن را تدبر و تذکر می داند(کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوا الالباب). در هر حال آنکه به فکر انسانیت است  و تکامل  خود را فراموش نکرده کسی است که فکر خود،  اندیشه ی خود را به کار می گیرد تا حقایق را کشف کند و خود بهره ببرد و سپس دیگران را از این حقایق بی بهره نگذارد،  چرا که او دوستدار انسانیت خود و دیگران است لذا در خود متوقف نیست بلکه می خواهد که دیگران به انسانیت خود پی برده و آگاه شوند، او موجودی است فرا شخصی . حال فرض کنید چنین انسانی که با محروم کردن او از بیان افکارش ، انسانیت از فکر او محروم می شوند چه ظلم بزرگی به او شده است؟ و یادمان باشد که ظلم به او به اندازه ی ظلم هزاران انسانی است که از فکر او محروم مانده اند لذا ظلم به او ظلم به انسانیت افرادی است که دنبال یافتن حقیقت خود هستند.... ظلم به او ظلمی است که بزرگی آن به وصف نمی آید. 

حال بازگردیم به امام کاظم علیه السلام تا درک کنیم که چه ظلمی به ایشان در عرصه ی فکر شده،  اما قبل از آن باید به خوبی از فکر ایشان آگاه باشیم تا بزرگی این ظلمی که به ایشان و بر انسانیت واقع شده است روشن شود. اما باید گفت کسی را یارای شناخت فکر ایشان را دارد که هم رتبه یا بالاتر از ایشان باشد لذا برای آشنائی با افکار و عقاید امام کاظم سلام الله علیه به صلواتی که در کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده تمسک می جوییم که ظاهرا از معصوم علیه السلام وارد شده است ‌؛ 

اللهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَأهلِ بَیتِهِ وَصَلِّ عَلى مُوسى بنِ جَعفَرٍ وَصِیِّ الأبرارِ وَإمامِ الأخیارِ وَعَیبَةِ الأنوارِ؛

در اولین کلمات این صلوات از خدای سبحان طلب شده که بر رسول خدا و آلشان صلوات فرستاده شود سپس به طور خاص نام امام کاظم علیه السلام برده شده و بر ایشان از خدا طلب صلوات می کنیم سپس در بیان شخصیت و عظمت ایشان می فرماید که ایشان وصی ابرارند (وصی الابرار)،  وصی در لغت عرب یعنی (من یوصی له)  کسی که به او وصیت و سفارش می شود یا (من یتولی الملک)  یعنی کسی که ریاست را بر عهده میگیرد. که البته هر دو معنی در مورد ایشان صحیح است لکن آنچه با جمله ی (وصی الابرار)  مناسب است  معنای اول کسی که به او وصیت شده است می باشد که منظور وصیت در همه ی جوانب است چون این مقطع فرمود (وصی الابرار)  و وصایت به چیزی مقید نشده پس ایشان وصی نیکان هستند در همه ی زمینه ها و می دانیم که بزرگ ترین شخص از ابرار شخص نبی اسلام است پس امام کاظم وصی نبی خاتم و تمام انبیاء و همه نیکان می باشند و کما اینکه روشن است  نبی خاتم چون برترین شخص عالم هستند پس فکر و عقاید ایشان برترین و نجات بخش ترین افکار هستند پس معلوم می شود که امام کاظم علیه السلام صاحب برترین فکر و نجات بخش ترین آن هاست و علاوه بر این تمام افکار نجات بخش نیکان و در راس آنها انبیا و در راس انبیا، خاتم النبیین در شخصیت امام موسای کاظم علیه السلام جمع است پس ایشان حامل فکری بزرگ و نجات بخش می باشند که کسی را نمی توان با ایشان،  با افکار ایشان مقایسه کرد.  سپس آمده ایشان (امام الأخیار)  اند،  ایشان رهبر همه ی برگزیدگان خدای سبحان هستند  و معلوم است که حال که ایشان امام اخیارند پس باید در همه ی جوانب از دیگران برتر باشند لذا ایشان دارای فکری و عقیده ای است که برگزیدگان خدا به او اقتدا می کنند سپس آمده؛ و وارث الحکم....  ای وارث همه ی حکمت ها..... 

در هر حال این کلمات ایشان را در عرصه ی فکری، در مرتبه ای بیان می کنند که کسی نمی تواند آن را در ذهن خود تصور کند. حال ظلم ما در این عرصه به ایشان؛ 

در مسائل خانواده،  ازدواج، اقتصاد، سیاست، اجتماع و......  هزاران موارد دیگر اصلا از افکار ایشان آگاه نیستیم و اصلا به ایشان اجازه ی بیان افکارش را نمی دهیم بلکه به افرادی چنگ می زنیم که قیاس کردن ایشان با آنها اشتباه است.  آیا این ظلم به ایشان در عرصه ی فکر نیست؟ آیا این ظلم به انسانیت نیست؟ آیا جای آن ندارد که اگر لباس مشکی می پوشیم به این قصد بپوشیم که این لباس مشکی نشان از محرومیت انسانیت از فکر ایشان است؟ آیا نباید از ظلم خود به امام کاظم علیه السلام در عرصه ی فکری از خدای سبحان توبه کنیم؟ 


2)اما ظلم در عمل به این شخصیت عظیم،  باید ابتدا اخلاق و سیره ی ایشان را درک کرد تا بزرگی ظلم خود به ایشان را در عرصه ی عمل بیابیم؛ 

(الذی کان یحیی اللیل بالسهر الی السحر بمواصلةالاستغفار)،  سهر یعنی بیداری و سحر یعنی قبل از اذان صبح،  امام کاظم علیه السلام شخصیتی نیستند که فقط در علم عظمت دارند بلکه در عمل هم عظمت دارند و علم خود را به عمل جاری کرده اند لذا می فرماید که شب را به استغفار از خدای سبحان تا سحر بیدار بودند.  (حلیف السجدة الطویلة)؛  کسی که بسیار سجده می کردند و اظهار خضوع در برابر عظمت خدای سبحان می کردند و (الدموع الغزیرة)،  ایشان بسیار برای خدای سبحان گریه می کردند و گریه های پر اشکی در محضر خدای سبحان از چشمانشان مبارکشان سرازیر می شد و..... 

این اخلاقی است که اجازه ی بیان آن در جوامع بشری به آن داده نمی شود و حتی ما دوستداران ایشان،  اجازه ی بروز چنین رفتاری در زندگی خود و رفتار خود به آن نمی دهیم.  آیا این ظلم در عرصه ی عمل به ایشان نیست؟ آیا  تا به حال اندیشیده اید که روزانه چند بار با رفتار بد خود به ایشان ظلم عملی وارد می آوریم؟ 

امیدوارم خدای سبحان ما را بیدار کند و توبه........ 


امیدوارم همیشه و همه جا افکارتان و اعمالتان کاظمی باشد.....


##دوستان برای مطالعه ی صلوات بر امام  کاظم علیه السلام می توانند به مفاتیح الجنان مراجعه نمایند و در مضامین آن تامل کنند شاید که از ظلم خود به ایشان بکاهیم.... 



منبع؛ برداشتی از صلوات بر امام کاظم،  مفاتیح الجنان،  شیخ عباس قمی رحمة الله علیه