بسیار اتفاق مىافتد که در جامعهای زندگی میکنی که مشاغل خاصی را بسیار ارج مینهند و آنها را به تعبیر عامهی مردم، باکلاس میشمارند؛ مثل پزشکی، بازیگری و... چرا؟! واقعا چرا ؟!
افرادی هستند که از سخن راندن در مورد پارهای از مسائل در مقابل این افرادی که چنین مشاغلی دارند، خجالت میکشند؛ مثلا سخن از دین و دینداری و التزام به احکام دین را با چنین افرادی مثل پزشکان بیکلاسی میشمارند!!!
مثلا فرض کنید خانمی به پزشک مراجعه میکند و پزشک برای معاینه به بدن زن دست و آن را لمس میکند؛ در چنین مواقعی اگر به پزشک بگویی یا از او درخواست رعایت مرزهای دینی را بکند، مثل این است که حرف سخیفانهای گفتهای و در مقابل یک پزشک، حرف دگم مآبانهای و غیر علمی و بیکلاسی زدهای !!!
و حتی پارهای از پزشکان، به دین اشکال هم میکنند!!! آیا غیر متخصص در امر دین چنین حقی دارد؟!
واقعا یک پزشک کیست و چه وظیفهای دارد و دایرهی کاری و اعتباری سخن او تا کجاست؟!؟ که اگر از دین برای او سخن بگوییم، بیکلاسی و اگر دین را نفی کند، برای ما مهم جلوه میکند؟!؟
همین پزشک است که پولهای کلان از مردم میگیرد حتی برای سخن گفتن و سوال از او باید پول دهی تا بتوانی صحبت کنی(پول برای سوال!!!)
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چه کسی حق اظهار نظر در مورد دین و مسائل آن را دارد؟ یک پزشک یا یک شراب فروش یا یک شراب خور یا یک تریاکی یا یک نزول بده و نزول خور یا کسی که ورشکست شده یا کسی که معتاده یا یکی که کنکور قبول نشده یا کسی که حقشو یکی از مسئولین نظام خوردن یا تکرار می کنم یک پزشک یا یک فیزیک دان یا یک کارمند بانک!!!! کدام یک ؟!
اگر یک پزشک حق اظهار نظر در دین را نداشته باشد و در مقابل او صحبت دین شد و او نفی یا انکار کرد پس او بیکلاس و جاهلانه سخن گفته است. واقعا آیا دین این همه بیارزش است که هر نامتخصص و بیسر و پایی در موردش نظر دهد!!!
باید برای دین روضه خواند خیلی مظلوم است و باید برای او بگریم مثل گریه بر امام حسین علیه السلام.
متخصصان دین...
اینان همان کسانی هستند که سخنگویان دین و نمایندگان رسمی دین هستند...