روح عبادت، یاد خداى سبحان است؛ و در این روح هیچ فرقى وجود ندارد که روى یک فرش غصبى به یاد خداى سبحان باشیم با هر عبادتی حتی عبادتهای با نوع متمایز مثل نماز؛ چرا که ملکیت فرش برای این شخص و آن شخص، یک امر اعتباری است و حقیقتی ورای آن نیست؛ به این معنا که اگر این فرش برای این شخص باشد و یا برای این شخص، حقیقت آن یک چیز است و تغییر پذیر نیست.
ولی عبادت یک امر واقعی است چرا که یک رابطهای بین انسان و خدای خویش است؛ و بسیار روشن است که یک امر اعتباری امکان تأثیر بر یک امر حقیقی را ندارد. پس خواندن نماز بر روی فرش غصبی نمیتواند بر عبادت تأثیر سوء بگذارد ولى..
در عین حال اسلام دستور مىدهد که هنگام عبادت و مثلا نماز با فرش غصبی نماز خوانده نشود و یا مکان نماز، غصبی نباشد و امور دیگر . اینها هر چند اموری اعتباریاند و در حقیقت عبادت تأثیری ندارند ولی اینها مجموعهای از امور تربیتی در ضمن نماز هستند و آن مراعات حقوق اجتماعی است.(۱)
پینوشت:
۱)التعلیم و التربیة فی الاسلام، الشهید المطهرى رحمهالله، الصفحة ١٦٥،١٦٦