قام فانطلق معهم فرای فاطمة فی محرابها قد التصق ظهرها ببطنها و غارت عیناه... ..
پیامبر علیه و اله السلام به همراه علی علیه السلام و حسن و حسین علیهما السلام به سوی خانه فاطمه آمدند......
رسول خدا (ص) دید دخترش در محراب عبادت قرار گرفته در حالی که شکمش به پشتش چسبیده و چشمان مبارکش به گودی رفته است.....
واقعا قلم از اضافه کردن و توضیح این جملات ناتوان است....
لکن آیا تا به حال فکر کرده ایم که آیا ما با چنین حالتی ، حاضریم خضوع و بندگی خدا را بکنیم ...! یا این که به مجرد مواجهه با یک مشکل انگار همه را بلاتقصیر می دانیم ، جز خدا که العیاذ بالله همه ی مشکلات ما از اوست ؛ تا به مشکلی برمی خوریم با خدا تحدی می کنیم که اگر مشکلم حل نشود ، چنین و چنان می کنم ...!؟؟
فقط می توانم بگویم که هیچ نمی توانم در مورد واقعه ی نقل شده در مورد حضرت زهرا علیها السلام چیزی بگویم....
منبع: حضرت زهراء سلام الله علیها الگوی ابرار ، سید مهدی موسوی کاشمری ، عبادت و ثبات در آن