گاهی انسان به چیزی شناخت پیدا می کند اما با آن چیز مستقیما در ارتباط نیست بلکه به صورت غیر مستقیم با آن ارتباط می گیرد و نسبت به آن آگاهی میابد؛ این نوع شناخت را شناخت حصولی می نامند.

فرض کنید شخصی از دردی رنج می برد و او آن درد را برای شما به تصویر می کشد؛ حال شما هم می دانید که او از چه دردی رنج می برد؛ اما شناخت شما به آن درد به صورت غیر مستقیم است و شما به طور غیر مستقیم با آن درد رابطه برقرار کردید و خود آن درد را نمیابد بلکه تصوری از آن دارید؛ که به این شناخت، شناخت حصولی می گویند؛ اما همان بیمار نسبت به همان درد، یک شناخت حضوری دارد؛ چرا که خود همان درد را یافت می کند.