تباه کردن حقوق دیگران از امور ممنوعی است که هر کسی بدان حکم می کند و چنان نیست که این مساله نیاز به بیان دین داشته باشد بلکه هم فطرت انسانی بدان حاکم است و هم عقل بشری بدان حکم می کند؛ و البته وحی نه به عنوان مؤسس بلکه به عنوان مؤید و در پاره ای از زمان ها بیان کننده ی مصداق آن است.


توجه داشته باشید که اگر یک نفر و شما در جایی برای انجام کاری هستید و آن دیگری مقدم بر شما است، در این صورت باید حق دیگران را رعایت نمود و خود را مؤخر از او و او را مقدم بر خود دانست و در غیر این صورت موجب تباهی حق آن دیگری شده ایم و در این صورت از کاری خلاف عقل و طبیعتا فطرت انسانی انجام داده و از مسیر آن دو خارج شده ایم.


فأقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن أکثر الناس لا یعلمون (١): پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی‌دانند.


پی‌نوشت:

۱) سورة الروم, الآیة 30