با عرض سلام و تقدیم ادب و احترام و تبریک به مناسب ولادت عبد صالح حضرت اباالفضل العباس بزرگ علمدار کربلای انسانیت در ارض طف

**مقدمة؛ 

گاهی اتفاق افتاده که کسانی را می بینم که ادعای احترام به دیگران، ادعای فهم، ادعای هزاران چیز دارند هر چند که بر زبان نمی آورند لکن تمام حرکات و سکناتشان بوی تکبر و نخوت و خود برتر بینی می دهد اما زمانی که در یک مجلس باهم می نشینید و دو، سه، یا چهار نفره صحبت می کنید، می بینید که شخص وسط حرفهای شما بلند می شود و می رود.  ممکن است رفتن او سبب های مختلفی داشته باشد ولی بسیار کار ناپسند و خلاف ادب است،  زمانی که شخصی صحبت می کند و شما بدون بیان عذر خواهی و پوزش،  سر خود را پایین انداخته و از آن مجلس خارج شود. این یک بی ادبی ای است که تمام دارایی های علمی هر شخص را تحت الشعاع قرار می دهد. این حرکت شاید از خیلی از ماها اتفاق بیفتد و توجهی به آن نداشته باشیم ولی بسیار قلب طرف مقابل شما را به در می آورد،  هر چند که به لسان نیاورد.


-----امام صادق علیه السلام و مخالفان 180 درجه ای - - - - - - 


نمی دانم تا به حال آیا با افرادی که 180 درجه با تفکرات و عقاید شما مخالف هستند رو به رو شده اید یا خیر؟  ولی بنده با بسیاری از چنین افراد روبه رو شده ام و در این موارد الگوی خود را قرآن کریم وسیره ی معصومین قرار داده ام و آن رعایت ادب است.  
در مورد روش تعامل با مخالف از نظر قرآن قبلا مطالب تقریبا مفصلی  با عنوان (قرآن، فرهنگ اختلاف و پیشنهادی برای بشریت)  تقدیم محضر شما بزرگواران گردید که توصیه می کنم حتما به آنها مراجعه و مطالعه نمایید ولی در این مطلب قصد دارم به سیره ی یکی از معصومین یعنی امام صادق علیه السلام در روش گفتگو و رعایت ادب با مخالفان اشاره ای هر چند مختصر داشته باشم. 
دوستان می دانید که در عصر امام صادق علیه السلام مکاتب مختلفی وجود داشت و یکی از آن ها مکتب ماتریالیست که در عصر آل الله علیهم السلام به زنادقه معروف بودند.  زنادقه وجود خدای سبحان و نبوت و....  را تماما انکار می کردند.  نقل است که روزی دو نفر زندیق کنار قبر مطهر نبی خاتم صلی الله علیه و آله در مسجد النبی نشسته بودند و شروع کردند به صحبت کردن و در همین حین یکی از آنها به دیگری گفت که در عجبم از این شخص (و مقصود ایشان نبی خاتم صلی الله علیه و آله بودند)  که بعد از رحلت خود و در زمان حیات خود با مردم چه کار کرده که روز به روز اشتیاق و محبت مردم به او بیشتر می شود و نام خود را در اذان قرار داده  و...  شخصی در مسجد بود به نام مفضل که از اصحاب امام صادق علیه السلام بودند که می گوید زمانی که این کلام را شنیدم،  نتوانستم تحمل کنم و به نشانه ی اعتراض امدم و گفتنم؛  شما در مسجد النبی هستید و نبوت ایشان را انکار می کنید، شما چرا آیات پروردگارتان را منکرید و....... (البته این حرفها را با عصبانیت و با فریاد بر زبان خود جاری می کرد)،  آن دو زندیق به او گفتند که اگر از اهل علم هستی پس بنشین تا با هم صحبتی کنیم و اگر از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام هستی که ما بدتر از اینها را به او گفتیم ولی او این چنین با ما رفتار نکرد بلکه زمانی که با او همنشین می شدیم و ادله ی خود را تقدیم ایشان می کردیم چنان با تواضع و متانت به تمام حرف های ما گوش می داد که ما گمان می کردیم او را شکست داده ایم ولی بعد از اتمام صحبت هایمان شروع به نقد سخنان ما با عبارات کوتاه می کرد و ادله ی ما را با دلیل هایی محکم باطل می کرد. توصیه می کنم که دوستان عزیز حتما ابتدای کتاب (توحید مفضل)،  مطالعه کنند. 


****ادب،  ارزش انسانی...... 

ادب در کلام،  در عمل ، بسیار مهم است و بدون آن انسان ارزش خود را از دست می دهد هر چند که اعلم علماء باشد. لطفا به حدیثی گهربار از حضرت مولی الموحدین علیه السلام توجه بفرمایید؛ 

**کل شیء یحتاج الی العقل و العقل یحتاج الی الادب 

ترجمه؛  همه چیز به عقل نیازمند است و عقل نیازمند ادب. 

امیدوارم در حین تعامل با دیگران چه هنگام صحبت کردن و رفتار با دیگران،  ادب را رعایت کنیم که اصل وجود انسانی که عقل اوست به ادب نیازمند است. 
و امیدوارم در برخورد با دیگران،  در حین صحبت با آنها بسیار دقت کنیم چون ممکن است کلمه ای از ما صادر شود و دل طرف مقابلتمان را بشکند، به خصوص اگر شخص دوست شما باشد. 

هر کس به طریقی دل ما می شکند    بیگانه جدا،  دوست جدا می شکند 
بیگانه اگر می شکند حرفی نیست        من در عجبم دوست چرا می شکند 

****موفق و مؤید باشید....... 

****منبع واقعه؛  ابتدای توحید مفضل 
منبع حدیث؛  عیون الحکم، 298/6