گفت: اگر قضایاى مربوط به شهادت حضرت زهرا (س) درست است و واقعا اتفاق افتاده پس چرا اهل تسنن با اتفاق افتادن آن مخالف هستند؟!


گفتم: این‌که عده‌ای حوادث تاریخی مسلم را که در کتاب‌های معتبر آن‌ها ذکر شده را نفی می‌کنند، دلیل بر صحیح نبودن آن حادثه‌های تلخ تاریخ اسلام نیست.


گفت: پس دلیل بر چیست؟!


گفتم: وقتی می‌بینی این حوادث در کتاب معتبر خودشان که در صحت و اعتبار، هیچ کتابی را برتر از آن نمی‌دانند مثل صحیح بخاری و صحیح مسلم قضیه‌ی غضب حضرت و قهر او با آنان آمده و در دیگر کتاب‌های آن‌ها قضیه‌هجوم و آتش زدن و لگد زدن در کتب معتبر آن‌ها آمده و مثل صحیح بخاری و سلم را می‌گویند: همه‌ی احادیث آن درست است ولی زمانی که به قضایای شهادت حضرت زهرا (س) می‌رسند، می‌گویند: نه این‌ها دروغ است!!! آیا این یک بام و دو هوا نیست!؟


در ادامه گفتم: و علاوه بر این یکی از علمای بزرگ اهل سنت از حقیقتی پرده برمی‌دارد و می‌گوید: چنین اخباری که بیانگر اختلاف بین صحابه پیامبر است، باید مخفی شود تا دل مردم نسبت به آنان چرکین نشود و محبت صحابه را در دل داشته باشند (۲)!؟!

به نظر شما چنین تفکر و پشتوانه‌ی فکری به دانشمندان اهل سنت اجازه‌ی نقل چنین حوادث تلخی را خواهد داد؟! هرکز بلکه یا نفی می‌کنند یا درصدد توجیه برمی‌آیند.


پی‌نوشت:

۱) صحیح بخارى ، ج 2 ، ص 504 ، کتاب الخمس ، باب 837 ، ح‏1265) . « فوجدت فاطمة على ابى بکر فى ذلک فهجرته فلم تکلّمه حتّى‏ توفّیت ;صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 30 ، کتاب الجهاد و السیر ، باب 15 ، ح 52

۲) سیراعلام النبلاء، الجزء١٠، الصفحة ٩٢، شرح حاج محد بن ادریس شافعى، ش ١