امام زین العابدین (ع) فرمود: اسماء به من گفت: 


نزد جدتان فاطمه بودم او گردنبندی بر گردن آویخته بود که شوهرش علی بن ابیطالب از سهم غنایم جنگی خویش تهیه کرده بود.....


وقتی پیامبر به خانه وی آمد و چشمش به آن افتاد فرمود: ای فاطمه، تو را این عنوان که بگویند دختر محمد (ص) است فریب ندهد، در حالی که بر تن تو لباس ستمگران باشد....


 رسول خدا آنگاه خانه را ترک کرد....


 فاطمه (س) بی درنگ گردنبند را درآورد و با پول آن بنده ای خرید و در راه خدا آزاد کرد. وقتی این خبر به گوش پیامبر رسید بی اندازه مسرور شد. 



به خاطر داشته باشیم انسان همیشه و هر لحظه باید به دنبال رضایت رسول الله و ولی الله باشد چرا که رضایتشان رضایت خداست و همان موجب کمال انسان است....


منبع : بانوی بهشتی ، شراره شرفی ، لباس ستمگران صفحه ی ٨