در گذشته درغرب، رهبریت جامعه با رهبران دینی بود ولی در شرایطی ویژه پاره ای تلاش نمودند که این رهبری و کاریزما را به افراد دیگری از جمله: خوانندگان، بازیگران و... داده شده البته به شکلی بسیار نرم و نامحسوس؛ و اکنون شما اگر نگاهی به جامعه ی غربی بیندازید، خواهید یافت که که رهبریت جامعه با چه کسانی بود و اکنون با چه کسانی است.


جامعه ایرانی ما متاسفانه در حال استحاله و تحول فکری و تغییر رهبریت آن به چنین افرادی است؛ که البته انسان های بیدار هرگز چنین تغییری را پذیرا نخواهند بود.


خوانندگان، بازی گران، نقاشان و... رهبران فکری جامعه نیستند و نباید چنین چیزی را پذیرفت بلکه رهبران جامعه را دانشمندان فکری باید بدست بگیرند و همانها هستند که چنین شایستگی را دارا هستند؛ و اگر در جامعه ای رهبریت در حیطه های فکری، اخلاقی و فقهی یا به عبارتی سبک زندگی فکری، اخلاقی و فکری به بازیگران منتقل شد، باید دانست که چنین جامعه ای انحراف یافته و به تدریج از حقیقت جدا شده و در نهایت از انسانیت خود دور خواهند شد.