حضرت على علیه السلام در شب عروسى، همسر گرامیش حضرت فاطمه علیها السلام را نگران و گریان دید....
پرسید، فاطمه! چرا ناراحتى؟
پاسخ داد: یا على! پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم.....
حضرت على علیه السلام در شب عروسى، همسر گرامیش حضرت فاطمه علیها السلام را نگران و گریان دید....
پرسید، فاطمه! چرا ناراحتى؟
پاسخ داد: یا على! پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم.....
مهریه ی حضرت زهرا علیها السلام :
١- یک زره که به مبلغ چهارصد یا چهارصد و هشتاد یا پانصد درهم ارزش داشت.....
۲- یک دست لباس کتان یمنى.....
۳- یک پوست گوسفند دباغى نشده.....
عدل با این که یکی از اوصاف خداست لکن به عنوان یکی از اصول مذهب شناخته شده ....
نبوت ، امامت ، اختیار ، قضا و قدر و حتی معاد به اصل عدل برمیگردد....
از لوازم عدل الهی این است که بشر را بدون راهنما قرار ندهد لذا به خاطر عدلش پیامبر را می فرستد و
وقتى که على علیه السلام فاطمه علیها السلام را از رسول خدا خواستگارى کرد، پیامبر مسرور و شادمان شد، تبسم نمود و فرمود: آیا براى این امر چیزى دارى؟
على علیه السلام عرض کرد: پدر و مادرم فداى شما یا رسول الله! ...تمام دارائیم یک شمشیر، یک زره و یک شتر آبکش (یا اسب) است و جز اینها چیزى ندارم....